
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ، در اواسط اردیبهشت امسال ، یکی از مسئولان جبهه پولیساریو، اعلام کرد: « آن جبهه آماده است مذاکراتی را با دولت مراکش براساس حق مردم صحرای باختری برای تعیین سرنوشت خود آغاز کند. »
وی که هماهنگ کننده جبهه پولیساریو با « نیروی برقراری صلح سازمان ملل متحد » است، تصریح کرد « مناقشه کهنه، باید به طور مشترک با اتحادیه آفریقا و سازمان ملل متحد » بررسی تا در نهایت به « آزادی و استقلال ملی » منجر شود.
پیش از آنکه یکی از مسئولان آن جبهه اعلام کند « آماده است مذاکراتی را با دولت مراکش براساس حق مردم صحرای باختری برای تعیین سرنوشت خود آغاز کند. » - شورای امنیت سازمان ملل متحد در 8 اردیبهشت امسال - قطعنامه ای را درباره از سرگیری مذاکرات در صحرای باختری تصویب کرد.
در این قطعنامه همچنین دوره مأموریت « نیروی برقراری صلح سازمان ملل متحد » در این منطقه تا تاریخ 30 آوریل 2018 تمدید شده است.
این آخرین رخدادهای این حوزه بود. نظام بین الملل نیز تاکنون تاثیر سازنده و تعیین کننده ای برای کاهش آن مناقشه ها نداشته است.
در این مقاله سید محمد حسینی پور - کارشناس سیاست بین الملل - لایه های این مناقشه را بررسی کرده است.
چارچوب نظری
مسئله صحرای غربی ، بحران چند ضلعی است و هر ضلع نیز با پیشینه نظامی خود.
تاریخ 3 دهه گذشته این سرزمین می گوید، با وجود تمامی مساعی منطقه ای و جهانی، هنوز این کشاکش ها پایان نیافته ،زیرا رویکرد رباط همان نگاه 30 سال گذشته است و این به معنی پایان یکی از بزرگترین بحران های غرب آفریقا نیست.
در این مقاله سعی شده با طرح پیشینه " مسئله صحرای غربی"، موانع دستیابی به سازوکار صلح در این منطقه نیز بررسی شود.
این مقاله براساس رهیافت " آسیب شناسی بحران " تنظیم شده است.
پیشینه
مه سال 1973 - شمال غربی آفریقا - جبهه پولیساریو با هدف کسب استقلال صحرای غربی تاسیس شد.
صحرای باختری که پیش از این مستعمره اسپانیا بود، در حال حاضر بخش بزرگی از آن از سال 1975 تحت کنترل دولت مرکزی قرار دارد.
دولت اسپانیا، خروج از منطقه صحرا را براساس توافق مادرید (14 نوامبر 1975) با دولت های مراکش وموریتانی آغاز کرد که این روند تا تابستان سال بعد ادامه و پایان یافت . براساس توافق نامه مادرید قرار شد حدود 65 درصد منطقه صحرا که دارای منابع غنی معدنی و آب است در اختیار دولت مراکش قرار گیرد و نواحی جنوبی در اختیار دولت موریتانی.
قبل از این که فرانسه و اسپانیا صحرای غربی را بین خود تقسیم کنند ،مراکش همواره ادعای حاکمیت بر صحرای غربی را داشت و این منطقه را متعلق به خود می دانست .
در اکتبر سال 1975، دادگاه بین المللی لاهه با صدور حکمی " حق مشروع ساکنان صحرای غربی برای اعلام خودمختاری این منطقه را به رسمیت شناخت ."
در عین حال پولیساریو خواستار برگزاری همه پرسی برای خودمختاری منطقه صحرای باختری است.
برخلاف قطعنامه های سازمان ملل درباره برگزاری همه پرسی برای تعیین حق تعیین سرنوشت مردم این منطقه، رباط همواره اصرار دارد این منطقه صحرایی کم جمعیت بخشی از خاک این کشور به شمار می رود.
در حال حاضر ژئوپلتیک صحرای غربی از نظر تقسیمات کشوری به چهار منطقه تقسیم شده است: العیون به عنوان مرکز صحرای غربی و شهرهای مهم سماره ، بو جدور و وادی الذهب.
صحنه های تقابل
پس از گذشت سال ها، رباط همچنان استقلال این منطقه را تحت حاکمیت دولت مراکش پیشنهاد می کند ، در مقابل جبهه پولیساریو که کماکان از حمایت الجزایر برخوردار است ، این رویکرد را همواره به چالش کشیده است.
مراکش بیش از سی سال قبل و بعد از اینکه صحرای باختری به عضویت اتحادیه آفریقا درآمد از عضویت این سازمان خارج شد. هرچند رباط سال هاست تلاش می کند بار دیگر به عضویت آن اتحادیه در آید، اما تا امروز ! موضع خود را درباره صحرای باختری تغییر نداده است.
در سالهای 1990 تا 97 ، مراکش پیگیر طرح خود بود یعنی " خودمختاری گسترده این مستعمره سابق اسپانیا با داشتن دولت و پارلمانی محلی تحت حاکمیت رباط ".
همچنین در آوریل 2012 پولیساریو اعلام کرد: ساکنان صحرای باختری در چارچوب یک " همه پرسی " می توانند به سه گزینه الحاق به خاک مراکش، استقلال و یا خودمختاری تحت حاکمت مراکش رای دهند.
اعضای شورای سلطنتی مراکش در امور صحرای باختری همگی به طور مستقیم توسط محمد ششم پادشاه این کشور منصوب می شوند. این شورا برای تعمیق گفتگوها و تماسهای خود با جبهه پولیساریو و حل مناقشه صحرای باختری میانجی گری دولت آمریکا را خواستار شده بود.
بااین حال امروز ابراهیم غالی که در ژوئیه2016 (تیر1395 ) به رهبری جبهه پولیساریو انتخاب شد رهیافت گفتگوهای منطقه ای را پیشه کار خود کرده است. وی برای اولین بار به آفریقای جنوبی که هم پیمان دیرین صحرای باختری است سفر کرد.
این در حالی است که وی در ژانویه امسال در مصاحبه با خبرگزاری بین المللی گفت: امروز تمامی احتمالها برای به دست آوردن "حق تعیین سرنوشت" در صحرای غربی وجود دارد.
این اظهارات دبیرکل جبهه پولیساریو پس از بازگشت مراکش به اتحادیه آفریقا مطرح شده است.
غالی مراکش و شورای امنیت و فرانسه را باعث ناکارآمدی راه حل این مساله دانست و گفت: ما ملتی صلح جو هستیم که 26 سال منتظر حل و فصل مسالمت آمیز این نزاع بودهایم.
وی تصریح کرد: تعلل مراکش و اینکه شورای امنیت به مسئولیت خود عمل نمیکند، باعث شده است تا ما روشهای مختلف و راههایی که از ما برای تحقق این حق حمایت میکند در پیش بگیریم.
وی گفت: این فرانسه بود که رنج مردم مراکش را برای بیش از 30 سال ادامه دار کرد. فرانسه تا به الان بر سر اجرای طرح سازش سازمان ملل سنگ اندازی کرده است.
غالی تاکید کرد: مراکش اکنون عضو اتحادیه آفریقاست اما کشور مراکش باید به تعهداتش در زمینه منشور اتحادیه آفریقا عمل کند و باید به مرزهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده جمهوری دموکراتیک عربی صحرا احترام بگذارد.
ضعف سازمان ملل
یکی از نقاط عطف در تاریخ عملکرد سازمان ملل در مسئله صحرای غربی ، ضعف آن سازمان در قبال سرکوبگری های رباط ضد ساکنان آن منطقه بود.
برای نمونه در 1984 ، سازمان وحدت افریقا ، جبهه پولیساریو را به عنوان عضو پذیرفت و خواستارخروج نظامیان مراکش از صحرای غربی شد.
این روند ادامه داشت تا سال 1988 که مراکش و جبهه پولیساریو طرح صلح سازمان ملل متحد را پذیرفتند.
در این طرح آتش بس کامل و برگزاری یک همه پرسی برای خودمختاری صحرای غربی پیش بینی شده بود.
پس از این موافقت آرامش نسبی در بستری از دعواهای تاریخی برقرارشد.
با این وجود مغرب هنوز 80 درصد صحرای غربی را تحت کنترل داشت که این خود مورد رضایت ساکنان صحرای غربی نبود.
در آگوست 2009 رئیس جبهه پولیساریو از سازمان ملل متحد خواست در برابر سرکوب خونین ساکنان بی دفاع صحرای غربی از سوی نظامیان مراکش ،حمایت کند .
محمد عبد العزیز از بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد خواست برای پشتیبانی ازغیر نظامیان بی دفاع صحرای غربی و اعمال تحریم های لازم بر ضد دولت مغرب اقدام فوری صورت دهد تا این دولت نقض حقوق بشر را در اراضی صحرای غربی متوقف کند .
این درحالی بود که ظرف دو دهه گذشته در صحرای غربی ضرورت مداخله فوری مجامع جهانی - به خصوص سازمان ملل متحد- را ایجاب می کرد تا این سازمان با ارایه راهکار بین المللی امنیت ، سلامت و حقوق ساکنان صحرای غربی را تضمین کند .
کارشناسان میگویند: شورای امنیت سازمان ملل متحد درخصوص ادامه درد و رنج ساکنان صحرای باختری و اوضاع خطرناک در منطقه ، مسئولیت سنگینی دارد.
هرچند بر اساس اسنادی که پایگاه اطلاع رسانی ویکی لیکس آن را افشا کرده، رباط در مه سال 2006 کمک آمریکا را برای مذاکره با جبهه پولیساریو خواستار شده بود.
طبق اطلاعات منتشر شده در ویکیلیکس، در همان تاریخ رئیس شورای سلطنتی مراکش در امور صحرای باختری پیش از دیدار با سفیر آمریکا در رباط نیز با مسئولان جبهه پولیساریو دیدارهایی برگزار کرده بود اما مقامات پولیساریو از ادامه این گفتگوها خودداری کرده بودند.
دولت مراکش اعلام کرده که حاضر است به صحرای باختری خودگردانی گسترده بدهد و اجازه دهد که دولت و یک پارلمان محلی تحت نظارت آن دولت در این منطقه فعالیت کند. اما جبهه پولیساریو که از حمایت الجزایر برخوردار است ضمن رد طرح پیشنهادی دولت خواستار آن شده است که ساکنان صحرای باختری در یک همه پرسی درباره تعیین سرنوشت سرزمین خود شرکت کنند.
در همین خصوص پولیساریو که مورد حمایت الجزیره قرار دارد همچنان از اینکه کنگره آمریکا کمک نظامی به مغرب را به رعایت حقوق بشر ، آزادی تردد خبرنگاران و نمایندگان سازمان های بشردوستانه در صحرای باختری مشروط کرده است ابراز خرسندی می کند.
تهدیدات ضد ساکنان منطقه
از سال های 2007 تاکنون و به موازات تحولات سیاسی در کشورهای پهنه شمال آفریقا - شاید مهمترین و جدی ترین تهدید - موج حملات تروریستی دامنه دارتر در این منطقه بوده است.
برای نمونه حملات تروریستی به اردوگاه های آوارگان صحرا که در آرامش روزگار می گذرانند و اکثر آنها را زنان، کودکان، افراد سالخورده یا معلول تشکیل می دهند و یا ربودن نمایندگان و فعالان سازمان های بشردوستانه بین المللی و سازمانهای امدادرسانی، جنبه هایی از تهدید هستند که ضریب ناامنی را بالا برده است.
تروریست های القاعده و داعش از بابت این رهیافت ها ، پنج هدف را دنبال می کنند:
1- جلوگیری از توزیع کمکهای انساندوستانه و بین المللی.
2- ممانعت از جهت گیری های احساسی و تبلیغی سازمانهای بشردوست، در حمایت از ساکنان وآوارگان صحرای غربی.
3- تمدید و تقویت فضای ناامنی، گروگانگیری و ترور در منطقه بویژه در میان آوارگان صحرا.
در عین حال، در ژوئن 2012 و در جریان ربودن 8 تبعه اروپای عضو سازمانهای بشردوستانه در اردوگاه آوارگان صحرا در الجزایر، رهبرجبهه پولیساریو آن را یک اقدام تروریستی خواند و اعلام کرد آن جبهه همچنان از تروریسم دولتی مغرب رنج می برد.
وی ربودن اتباع اروپایی و فعالان سازمانهای بشردوستانه را در منطقه صحرا یک اقدام تروریستی بسیار پست توصیف کرد و گفت "جمهوری دموکراتیک عرب صحرا " که از اعضای کنوانسیون مبارزه با تروریسم - وابسته به اتحادیه آفریقا- محسوب می شود برای آزاد کردن گروگانهای اروپایی در کوتاه ترین زمان ممکن از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
4- جلوگیری از شکل گیری ارکان سیاسی یک دولت وحاکمیت در منطقه صحرا غربی . یکی از راهکارهای استراتژیک برای تضعیف صحرای غربی ممانعت از تقویت حاکمیت کنونی در منطقه و به چالش طلبیدن طرح های عمران و آبادانی در آن سرزمین است.
5- ارسال اسلحه و مهمات به تروریست ها برای نفوذ بیشتر در صحرا . بارها منابع آفریقایی از فعال شدن گروه های قاچاق سلاح از لیبی خبر داده اند. مطابق گزارش ها تلاش قاچاقچیان این است که این تسلیحات را از راه کشورهای الجزایر، مالی، نیجر و موریتانی برای گروه های تروریستی وابسته به القاعده در صحرای غربی ارسال کنند.
قاچاقچیان بیشتر از اتباع لیبی و موریتانی هستند که بیشتر عضو شاخه القاعده در کشورهای مغرب عربی است.
این افراد سلاح با کیفیت را در داخل لیبی تهیه و در منطقه "عرق مرزوق"(جنوب غرب لیبی) انبار می کردند و در فرصت مناسب آن را به کشورهای همسایه لیبی قاچاق می کردند.
در مقابل مقامات مراکش بارها اعلام کرده اند : ارتباط پنهان برخی از سرکردگان باند های قاچاق با جبهه پولیساریو، شاخه مسلح پولیساریو نیز از این تسلیحات قاچاق بی نصیب نمانده است هر چند منابع الجزایری در این زمینه سکوت کرده اند.
دوسال گذشته نیز یکی ازمسئولان جبهه پولیساریو اعلام کرده بود این جبهه از نظر نیروی انسانی و سلاح در حدی است که می تواند با کشور مراکش وارد جنگ شود.
جمع بندی
آشکار است ژئوپلتیک صحرای غربی ، یک بحران نیمه بیدار وتقریبا خفته است ،اما اینکه مساعی بین المللی و منطقه ای چقدر انتظارات طرفین را درک می کنند- یک نکته است - و آنکه مقامات پولیساریو و رباط نیز چقدر قدرت و نفوذ در این طناب کشی دارند، مسئله ای دیگر .
با وجود روندها ی پیش گفته در صحرای غربی ، می توان نتیجه گرفت : " اجماع نظر میان نیروهای سیاسی بر سر مشترکات خود و به رسمیت شناختن آرای مجامع بین المللی در داوری این کشاکش" ، حتی با حضور صلحبانان سازمان ملل ، یکی از کار سازترین راهکار ها برای کاهش دامنه اختلافات به شمار می آید.
مسئله صحرا غربی ، بیش از سه دهه است که انرژی سیاسی و دیپلماتیک دولت های موثر آفریقایی را گرفته و نظام بین الملل هم گویی چشمان خود را بر وضعیت ژلاتینی این منطقه بسته است. بنابر این موثر ترین راهکار می تواند " مساعی دو طرف برای صلح و آبادانی، زیر نظر سازمان های آفریقایی" باشد./