به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز قم؛ بخش کشاورزی در هر کشوری نقش عمدهای در رونق اقتصاد، اشتغال و خودکفایی، به ویژه در محصولات استراتژیک دارد؛ محصولاتی از قبیل گندم و جو که نه تنها حیات انسان ها، بلکه چرخش چرخهای صنعت دامداری و مرغداری کشور، به وجود آن بستگی دارد؛ از طرفی، آنچه کشاورز را به کاشتن و برداشتن ترغیب میکند، ضمانت در فروش و البته داشتن صرفه اقتصادیست؛ چیزی که کشاورزان آن را «خرید تضمینی» مینامند؛ که البته باید به این دو واژه، سود تضمینی را هم اضافه کرد.
سفر به انبار غله ایران مرکزیآخرین روزهای بهار است؛ با آفتابی که کم از چله تابستان ندارد؛ و یک پهنه طلایی و وسیع از محصول جو که پس از سی سال در دشتی در همسایگی کویر مرکزی ایران به بار نشسته.
این صحنهای بود که در هنگام ورودم به دشت مسیله با آن مواجه شدم؛ صحنهای که با لبخند رضایت کشاورزان این منطقه تلفیق شده بود؛ کشاورزانی که منتظر رسیدن کمباین بودند و خانواده را با اسپند و قربانی و سلام و صلوات دور هم جمع کرده بودند.
آمنه خانم برایم از احیای ملک پدری اش بعد از سی سال گفت و اینکه دور هم جمع شده بودند تا شکرانه این برداشت را به جا آورند.
آقای گرشاسبی که سنش از ۷۰ گذشته بود و به کمک پسرانش و با ویلچر برای ثبت یک روز خوش به دشت مسیله آمده بود، از گذشتههای این منطقه گفت.
او میگفت: تا همین ۳۰ سال پیش چشم امید تامین غله مرکز ایران به دشت مسیله بود، به طوری که زمین اینجا میتوانست خوراک جو و گندم قم و تهران و شهرستانهای اطراف آن را تامین کند.
نوه اش، اما با حدود ۳۰ سال سن تنها چیزی که از دشت مسیله در ذهنش بود خشکی و کویر و بی آبی بود؛ دیدن محصول جو امسال، اما برایش تازگی داشت به حدی که باورش نمیشد و میگفت: زمانی که مشغول کاشت بودیم با خودم میگفتم کار بیهوده ایست، اما با تشویق پدر و عموهایم که میگفتند این زمین طلاست و با یک یا دو بار آب باران زنده میشود، بذرها را کاشتیم و امروز دیدن این برکت همه ما را خوشحال کرده است.
خریدی که جیب دولت را تضمین میکند!به گفته معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان، امسال ۲۱ هزار هکتار از زمینهای کشاورزی قم که رقمی معادل ۴۰ درصد کل مزارع استان محسوب میشود، به زیر کشت جو رفت؛ آقای سلامی ابراز خشنودی کرد که امسال سطح زیر کشت جو استان ۲۵۰۰ هکتار بیشتر از سال گذشته است.
اما آنچه نسبت به سال گذشته تغییر نکرده، قیمت خرید تضمینی جو است؛ یعنی امسال هم دولت به همان قیمت هر کیلو ۱۶۳۰ تومان، جو را از کشاورز میخرد که این خود باعث گلایه و شکایت بسیاری از کشاورزان شده است.
آقای صالح یکی از آن کشاورزان است؛ او که سال هاست در بخش جعفرآباد کشاورزی میکند، میگفت: بیش از ۸ ماه برای به ثمر نشستن محصولم زحمت کشیدم؛ محصولی که قیمت بذر و کود و آفت کش آن بسیار بیشتر از سال گذشته بوده، اما خرید آن از سوی دولت هیچ تفاوتی با سال قبل نداشته است.
در همین مورد با رئیس نظام صنفی کشاورزی به گفتگو نشستم؛ او در بین صحبت هایش به موضوع تامل برانگیزی اشاره کرد.
آقای عالمی با اشاره به مصرف اصلی جو در کشور یعنی خوراک دام بودن آن گفت: ما هر سال در زمان برداشت جو با موجی از واردات از سوی دولت به استان مواجه هستیم که این باعث پایین آمدن قیمت جو میشود و طبیعی است که دامداران تمایل داشته باشند جو را با قیمت پایین تری بخرند.
وی در ادامه گفت: اینها همه در صورتی است که هر چه از فصل برداشت فاصله بگیریم، خصوصا زمانی که به فصل سرما نزدیک میشویم بازار سیاه فروش جو ایجاد میشود و دامدار مجبور است همان جویی را که به صورت یارانهای و به واسطه واردات، کیلویی حدود ۱۳۰۰ تومان خریداری کرده را حتی تا کیلویی ۲۵۰۰ تومان هم خریداری کند.
او دلیل اصلی این مشکل را قیمت پایین خرید تضمینی جو از سوی دولت دانست چرا که برای کشاورز مقرون به صرفه نیست محصولی را که با افزایش بیش از ۵۰ درصدی هزینههای تولید، از جمله، هزینههای شخم، کاشت، کود، سم و کارگر به ثمر رسانده را با همان قیمت سال گذشته بفروشد.
علت این اتفاق عجیب را از معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی پرسیدم؛ آقای سلامی میگفت: متاسفانه ما محصولات را بیش از این قیمت نمیتوانیم بخریم و همین موضوع باعث شده تا از زمان اعلام قیمت خرید تضمینی جو تا کنون هیچ یک از کشاورزان، جو خود را به دولت نفروشند؛ و این در صورتی است که امسال بنا بر پیش بینیها از ۲۱ هزار هکتار اراضی کشاورزی که زیر کشت جو رفت، حدود ۱۰۰ هزار تن جو برداشت شده است.
برایم جای سوال داشت، جوهای برداشت شده از مزارع قم به چه سرنوشتی دچار شده اند؟
به سراغ چند تن از کشاورزان رفتم.
دلالانی که جای خالی دولت را پر میکنند!آقای اصفهانی نژاد از کشاورزان منطقه رحمت آباد قم است که امسال ۱۲۰ هکتار جو کاشته و توانسته بیش از ۷۰۰ تن جو از زمینهای خود برداشت کند.
او در پاسخ به این سوال که چرا جوهایش را به سازمان جهاد نفروخته است گفت: به هیچ وجه برایم صرف نداشت، به همین دلیل بدون فوت وقت بیش از ۵۰۰ تن از جوهایم را به یک دلال با قیمتی بین ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ تومان به صورت نقد فروختم که او هم جوها را به مقصد خرم آباد بار زد!
حالا اینکه در آنجا دلالها با چه حساب و کتابی جوها را به دست دامداران میرسانند خود حکایتی دیگر است!
آقای اصفهانی نژاد میگفت اگر وضعیت در سال آینده هم به همین منوال باشد دیگر اقدام به کاشت جو نخواهد کرد؛ و این، درد مشترک همه کشاورزان استان است؛ دردی که در تابستان، کشاورزان را آزار میدهد و در زمستان دامداران را.
همین ابهامات را از آقای سلامی پرسیدم.
او نیاز سالانه استان به جو را حدود ۲۰۰ هزار تن اعلام کرد و گفت: دولت برای کنترل قیمت نهادههای دامی مثل جو مجبور به واردات است چرا که با این کار تا حدی قیمت جو و به فراخور آن قیمت گوشت کنترل میشود.
او همچنین قبول داشت که قیمت تمام شده جو برای کشاورز بسیار بالاتر از قیمت خرید تضمینی دولت است و گفت: طبیعی است که کشاورزان رغبتی به فروش محصول خود به دولت نداشته باشند و فعالیت واسطهها در این امر زیاد شود.
آقای سلامی میگفت: این موضوع برای دولت هم معضل است چرا که از طرفی باید برای کنترل قیمت گوشت، جو وارداتی را با قیمت پایین در اختیار دامدار قرار دهد و از طرفی باید بتواند کشاورزان را به کاشت جو ترغیب کند که مدیریت این مسئله کار دشواریست.
چاره کار در خاک سخاوتمند مسیله استراه حل این مسئله، اما همین نزدیکیست؛ جایی که بیش از سه دهه است از آن غافلیم؛ همان پهنه طلایی دشت مسیله که رقص جوها با وزیدن نسیم، بعد از گذشت ۳۰ سال به آن رنگ زندگی بخشید؛ همان جایی که بهانهای شد تا سراغی از احوال کشاورزان و جوکارانی بگیرم که این روزها روزی یک ساله شان را درو میکنند.
خان محمد گرشاسبی میگفت خاک اینجا طلاست و مرتب تاکید میکرد که من و پدران و هم ولایتی هایم قرنها غله مرکز ایران را تامین میکردیم؛ او چند خوشه جو را از مزرعه چید و دانههای درشتش را نشانم داد و گفت: این جو با یک بار آبیاری و آب باران، این اندازه شده!
با دست دیگرش خاک را در دستش گرفت و ادامه داد: اینجا، چون انتهای حوزه آبریز است و همه خاکهای آبرفتی و سیلابهای چهار طرف کشور از بالا دست در اینجا ته نشین میشود، بهترین خاک کشور را دارد؛ خاکی که نه نیاز به کود دارد و نه سم؛ رُسی بودن آن هم باعث میشود تا رطوبت را در عمق خود نگه دارد.
من در نیمههای خرداد به مسیله رفتم و به گفته محلیها آخرین آبی که پای محصولات دیمی شان رفته بود، نیمههای فروردین بود؛ با این حال، اما خاکش هنوز مرطوب بود و اگر کمی زمین را میکندیم به گِل و حتی آب میرسیدیم؛ جای بسی شگفتی داشت و البته تاسف.
شگفتی برای آنکه در استان ما منطقه بی نظیری وجود دارد که میتوانی همزیستی مسالمت آمیز گز و طاقهای کویری را با محصولات به بار نشسته کشاورزی ببینی؛ و جای تاسف از آنجا که بیش از ۳۰ سال است به واسطه ساخت دو سد الغدیر و ۱۵ خرداد برای تامین آب شرب قم، حق آبههای این منطقه قطع شده است.
بومیهای دشت مسیله میگفتند فقط کافیست سالی دو ماه یعنی سی روز قبل از عید و ۳۰ روز بعد از عید سد را باز کنند تا آب به دشت مسیله برسد؛ میگفتند اگر چنین شود میتوانند گندم و جو استان قم حتی استانهای همجوار را تامین کنند.
حرفشان چندان بیراه نبود؛ دشت مسیله بیش از ۱۰ هزار هکتار وسعت دارد؛ امسال تنها ۶۵ هکتار آن زیر کشت جو رفت؛ آن هم به مدد باران و سیلاب و آشتی طبیعت با انسان؛ l ما مابقی زمینها لم یزرع بود و تا چشم کار میکرد گز و طاق؛ طبیعتی که برکاتش را از ما دریغ نکرده، اما این انسان است که، نه تنها حق آبههای مسلم دشت خدادادی را از آن دریغ میکند، بلکه در اوج بی تدبیری، برنامههای یکساله کشاورزان را بر باد میدهد و پاسخش برای دهها سوال بی پاسخ کشاورزان، فقط خوردن تاسف است و تکان دادن سر!
آقانوری – خبرگزاری صدا و سیما - قم